مرگ -قسمت سوم
نوشته شده توسط : مرتضی

با عرض سلام به خدمت تمام هموطنان عزیز و ارجمند من حدود پنجاه سال دارم و از فرانسه  این سایت را همراهی می کنم وقتی دلنوشته های دوستان را مشاهده مینمودم شگفت زده گردیدم و از هستی بخش جهان شاکر >چون که افرادی هستند که مثل من این قسمت از مراحل یک فرد که همانا مرحله مرگ است را تجربه کرده اند ؛

خداوند با تمام این کارها و روش ها میخواهد به ما این مطلب را گوشزد بفرماید که جهانی دیگر است و آن جهان حساب میباشد.

من در خانواده مذهبی متولد گردیدم و در همان کودکی پدرو مادر و اطرافیان هوش من را مورد تحسین قرار می دادند ,به صورتی که در 5 سالگی خواندن و نوشتن را به راحتی به عنوان یک کار انجام می دادم ,این رفتار من پدرم را مصمم کرد که مرا به خارج از کشور راهنمایی کند و من در خارج از کشور عزیز مان ایران تحصیلات خود را فرا گرفتم و با سالها تلاش مستمر خود به به درجه دکترا نائل گردیدم در بیمارستان فرانسه که نمی خواهم فاش گردد مشغول به کار گردیدم و زندگی من روال عادی هر انسانی را طی می کرد .

اتفاقی که من میخواهم برای شما بازگو کنم مربوط می شود به نوامبر سال 2000میلادی ؛

یک روز صبح زود از خواب بیدار  و برای کار روزمره خود آماده گشتم ,سوار ماشین خود شدم و راهی محل کار خود گردیدم خیابان ها خیلی شغول بود و راه بندان شدیدی شده بود در همان زمان دزدی وارد ماشین من گردید و از من طلب پول کرد من با این کار او امتناع کردم و او اسلحهای به من نشان داد و مرا تهدید کرد که اگر پولی که او میخواهد را به او ندهم به من شلیک خواهد کرد من فکر کردم که او شوخی میکند و قصد ترساندن من را دارد برای همین با او درگیرشدم و او به من شلیک کرد و از آنجا دور گردید پلیس با دیدن  ماجرا به سمت من شتافت تا من را نجات دهد,من از شدت درد به خود می پیچیدم وچون دکتر بودم میدانستم که جراحت من عمیق است و کار من تمام است ,آمبولانس رسید و من را سوار آن کردند در را بیهوش شدم و تا حد مرگ قلبم ازکار افتاد به بیان دکتری که در آن بود من خود را در ایران دیدم ایران عزیزمان در آنجا شخصی به دیدار من آمد و گفت که تو در حال مرگی و تو یک کاری کردهای که اکنون زمان مرگ تو نرسیده و تو مرگت عقب افتاده ,من گفتم که آن کار چیست او گفت که تو زمانی که بیماری مستحق به پیش تو آمد و تو از او پولی دریافت نکردی خداوند صد هزار بار آن کار تو خوشنود گردید و اکنون جان تو را که عزیزتراز آن برای انسان وجود ندارد به تو بخشید.

مردم ببینید که بخشش به دیگران چه قدر بزرگ است که با بخشش خود به  یک آدم فقیر یک جان به انسان تقدیم میشود که نعمتی بالتر از آن نیست

مدیر سایت:این نوشته بدون تحریف بوده و عین مطلب آورده شده است.




:: موضوعات مرتبط: اسلامی , ,
:: بازدید از این مطلب : 218
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 11 بهمن 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: